فهرست مطالب
نشریه مطالعات آموزش و یادگیری
سال هشتم شماره 1 (پیاپی 70، بهار و تابستان 1395)
- تاریخ انتشار: 1395/07/05
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 1-24هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه علی باور خودکارآمدی معلم با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری مدیریت کلاسی و رویکردهای تدریس در معلمان مقطع متوسطه شهر ازنا بود. در این مطالعه علی- همبستگی، تمام جامعه آماری که تعداد 300 نفر بودند، به عنوان نمونه انتخاب و مطالعه شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی معلم بافت کلاس و مدرسه، پرسشنامه نگرش و باورها در کنترل کلاس درس و پرسشنامه رویکردهای تدریس بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر نرم افزار AMOS20 انجام گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علی بین متغیرهای یاد شده، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که باور خود کارآمدی معلم هم به گونه مستقیم و هم به گونه غیر مستقیم از راه مدیریت کلاسی و رویکرد تدریس دانش آموز محور با عملکرد تحصیلی رابطه دارد، اما باور خود کارآمدی معلم از راه رویکرد تدریس معلم محور روی عملکرد تحصیلی معنی دار نبود. برازش بهتر از راه حذف مسیرهای غیر معنی دار باور خود کارآمدی معلم به رویکرد تدریس معلم محور و رویکرد تدریس معلم محور به عملکرد تحصیلی بدست آمد.کلیدواژگان: باور خود کارآمدی معلم، مدیریت کلاسی، رویکرد تدریس دانش آموز محور، رویکرد تدریس معلم محور، عملکرد تحصیلی
-
صفحات 27-49احساس تنهایی یکی از شاخص هایی است که در پرتوآن می توان تصویری از سلامت اجتماعی انسان، ترسیم کرد. از این رو این پدیده در کانون توجه پژوهشگران حوزه های سلامت روانی قرارگرفته است. هدف اصلی این پژوهش، کنکاش امکان پیش بینی احساس تنهایی در نوجوانان بر اساس دلبستگی آن ها به گروه همسال و والدین با بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی اجتماعی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و شرکت کنندگان در پژوهش شامل 460 نفر (235 دختر و 225 پسر) از دانش آموزان دوره ی متوسطه شهر کرمان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای تصادفی، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش، پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان، پرسشنامه خودکارآمدی کودکان، و فرم کوتاه شده ی مقیاس احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی مورداستفاده قرار گرفت. ویژگی های روان سنجی ابزارها اعم از پایایی و روایی؛ به ترتیب با استفاده از روش آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی بررسی شد و کفایت ابزارهای جمع آوری اطلاعات در حد مطلوب بود. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که دلبستگی به والدین به صورت منفی و معنی دار و کناره گیری از والدین به صورت مثبت و معنی دار، احساس تنهایی را پیش بینی می کنند. همچنین، دلبستگی به والدین و دلبستگی به همسالان به صورت مثبت و معنی دار خودکارآمدی اجتماعی را پیش بینی کرد. علاوه بر این، خودکارآمدی اجتماعی، نقش میانجی میان سبک دلبستگی به والدین و احساس تنهایی ایفا کرد.کلیدواژگان: دلبستگی به والدین و همسالان، احساس تنهایی، خودکارآمدی اجتماعی، نوجوانان
-
صفحات 50-68پژوهش یکی از اساسی ترین نیازها برای نیل به پیشرفت و توسعه همه جانبه یک کشور است. اهمیت پژوهش باعث شده است که یکی از اهداف مورد تاکید در هر نظام آموزشی بویژه در آموزش عالی، افزایش و بهبود مهارت های پژوهش کردن در بین دانشجویان باشد. پژوهش کنونی با هدف بررسی نقش ساختار ارزشیابی کلاسی ادراک شده و جهت گیری پژوهشی در انگیزش پژوهشی دانشجویان و پاسخ به این پرسش که آیا ساختار ارزشیابی کلاسی ادراک شده و جهت گیری پژوهشی قادر به پیش بینی انگیزش پژوهشی هستند، انجام شد. روش مطالعه این پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری آن تمامی دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه فردوسی مشهد در رشته های علوم انسانی، علوم پایه و فنی و مهندسی بودند. نمونه مورد مطالعه، شامل 110 نفر (شامل 70 مرد و 40 زن) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه های جهت گیری پژوهشی، ارزشیابی کلاسی ادراک شده و انگیزش پژوهشی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر به کمک نرم افزار Lisrel.8.50 به منظور بررسی رابطه بین متغیرها استفاده شد. نتایج نشان دادند که ساختار ارزشیابی کلاسی ادراک شده (ساختار ارزشیابی کلاسی تبحری و ساختار ارزشیابی عملکردی) و جهت گیری پژوهشی (پژوهش بنیادی و پژوهش کاربردی) قابلیت پیش بینی و اثر بخشی بر انگیزش پژوهشی (انگیزش بیرونی، انگیزش درونی و بی انگیزگی) را ندارد. در این پژوهش، یافته های بدست آمده از تحلیل مسیر برای هر یک از مولفه ها مورد بحث قرار گرفته است.کلیدواژگان: انگیزش پژوهشی، جهت گیری پژوهشی، ساختار ارزشیابی کلاسی ادراک شده
-
صفحات 69-101هدف اساسی این پژوهش، پیش بینی درگیری تحصیلی عاطفی و خودپنداره تحصیلی در بین دانشجویان آموزش از دور و حضوری بر اساس ساختار اجتماعی آموزش و ادراک از محیط های آموزشی بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 700 دانشجوی کارشناسی(350 دانشجوی آموزش از دور 350 دانشجوی حضوری) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از خرده مقیاس ارزش تکلیف پرسش نامه MSLQ پنتریج و همکاران، مقیاس احساس تعلق وانگ و همکاران، مقیاس خودپنداره تحصیلی رونالدز و مقیاس ادراک از ساختار کلاس بلک برن استفاده شد. افزون بر این، ساختار اجتماعی آموزش و انتظارهای آموزشی اساتید نیز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته اندازه گیری شد. یافته های معادله های رگرسیون نشان داد که در زمینه پیش بینی خودپنداره تحصیلی و درگیری تحصیلی عاطفی با وجود این که بسیاری از متغیرهای پیش بین سهمی موثر داشتند، با این حال، تکالیف انگیزشی بر ارزش تکلیف، حمایت از خودمختاری بر احساس تعلق به دانشگاه و حمایت های تحصیلی دانشجویان بر خودپنداره تحصیلی هر دو گروه از دانشجویان سهمی برجسته داشت. تحلیل جداگانه معادله رگرسیونی برای دانشجویان آموزش از دور و حضوری نیز نشان داد که تکالیف انگیزشی، ارزش تکلیف را در بین هر دو گروه از دانشجویان پیش بینی کرد. با این حال، در مورد خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق سهم متغیرهای پیش بین متفاوت بود. افزون بر این، نتایج و یافته های این پژوهش تفاوت معنادار را در بین دانشجویان آموزش از دور و حضوری در زمینه همه متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش به جز حمایت های فردی اساتید و دانشجویان نشان داد. نکته تامل پذیر، برتری دانشجویان حضوری بر آموزش از دور در بیش تر متغیرهای مورد بررسی به جز حمایت فردی اساتید و دانشجویان، تکالیف انگیزشی، حمایت از خودمختاری و ارزش تکلیف بود. در مجموع، نتایج این پژوهش ضمن فراهم ساختن حمایت تجربی خوبی در زمینه ارتباط زمینه های آموزشی با خودپنداره تحصیلی و درگیری تحصیلی عاطفی، اثرات متفاوت زمینه های آموزشی را در زمینه اخیر نشان داد.کلیدواژگان: ساختار اجتماعی آموزش، ادراک از ساختار کلاس، انتظارهای آموزشی اساتید، درگیری تحصیلی عاطفی، خودپنداره تحصیلی
-
صفحات 102-123یکی از مفاهیم مطرح در روان شناسی تربیتی و شناختی معاصر یادگیری خود تنظیمی است. خودتنظیمی پیامدهایی ارزشمند در فرآیند یادگیری و آموزش دارد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(راهبردهای شناختی، فراشناختی و مدیریت منابع) و نگرش نسبت به فناوری داده ها (نگرش نسبت به اینترنت) به عنوان پیش بینی کننده یادگیری خود تنظیمی در مدارس هوشمند بود. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 1710 نفر از دانش آموزان دختر پایه چهارم تا ششم ابتدایی مدارس هوشمند (دولتی و غیر دولتی) شهر بابل در سال تحصیلی 93-92 بودند که تعداد 305 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. پاسخگویان، پرسش نامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و پرسش نامه نگرش نسبت به اینترنت را تکمیل کردند. داده های بدست آمده با مدل تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها ی پژوهش نشان داد که از بین مولفه های نگرش نسبت به اینترنت تنها دو مولفه لذت بردن از کار با اینترنت و اضطراب اینترنت، استفاده از راهبردهای شناختی به وسیله دانش آموزان را به گونه معنادار پیش بینی می کند که مولفه اضطراب اینترنت رابطه معکوس با استفاده از راهبردهای شناختی داشت. هم چنین، نگرش نسبت به اینترنت و چهار مولفه آن (لذت بردن از کار با اینترنت، مفید دانستن اینترنت، اضطراب اینترنت، احساس خود کارآمدی در استفاده از اینترنت)، به گونه معناداری استفاده از راهبردهای فراشناختی و مدیریت منابع را در مدارس هوشمند پیش بینی کردند. با توجه به نتایج بدست آمده، از بین این مولفه ها، مولفه مفید دانستن اینترنت، بیش ترین تاثیر بر استفاده از راهبردهای فراشناختی خود تنظیمی و مولفه اضطراب اینترنت رابطه معکوس با استفاده از راهبردهای فراشناختی داشتند. این پژوهش نتایج آموزشی مهمی را برای معلمان، برنامه ریزان آموزش و پرورش و مسئولان آموزشی دارد تا محیط یادگیری را ایجاد و تقویت کنند که از یادگیری خود تنظیمی حمایت کند.کلیدواژگان: یادگیری خودتنظیمی، راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی، نگرش نسبت به فناوری داده ها، مدارس هوشمند
-
صفحات 124-141هدف از این پژوهش مقایسه معلمان با نیم رخ های گوناگون انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی است که به روش توصیفی- مقایسه ای انجام گرفت. جامعه این پژوهش شامل 4478 از معلمان مقاطع تحصیلی ابتدایی، دوره اول متوسطه(راهنمایی) و دوره دوم متوسطه (دبیرستان) شهرهای شمالی استان آذربایجان غربی بود که از این تعداد 354 نفر (158نفر مرد و 196 نفر زن ) به روش های نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای و طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه انگیزش خودتعیین گری بلیس(1994)، پرسش نامه های محقق ساخته راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای، آزمون چندمتغیری T2 هاتلینگ و آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. بر اساس نتایج، دو خوشه انگیزشی برای معلمان شناسایی گردید که نخستین خوشه انگیزشی که در آن مقدار بالای انگیزش درونی، انگیزش هماهنگ شده و انگیزش تشخیص داده شده و مقادیر پایین انگیزش بیرونی و بی انگیزگی مشاهده گردید، به عنوان خوشه انگیزش خودتعیین گری و خوشه ایکه در آن همه انگیزش ها تقریبا در یک سطح قرار دارند، خوشه برخوردار از همه انگیزش ها نامیده شد. در ادامه، برای بررسی تفاوت دو خوشه انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی از T2 هاتلینگ و آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد که نتایج نشان دادند بین خوشه های انگیزشی معلمان براساس راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی، تفاوتی معنادار وجود دارد.کلیدواژگان: نیمرخ انگیزشی، راهبردهای آموزشی و انضباطی، معلمان
-
صفحات 142-161هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 30 دانش آموز پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در پایه پنجم دبستان بود که به شیوه هدفمند از مراکز اختلالات یادگیری در سطح شیراز انتخاب شدند. افراد نمونه به گونه تصادفی در هر دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و گروه آزمایش آموزش حل مسئله را دریافت کرد. از مقیاس خودتعیینی شلدون و دسی (1996) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. پیش از شروع آموزش حل مسئله، مقیاس خودتعیینی در هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجراء شد. جلسه های آموزشی با استفاده از داستان گویی مشتمل بر 18 جلسه 90 دقیقه ای بود و هر هفته 3 بار تشکیل می شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پس از آموزش، مقیاس خودتعیینی به وسیله دانش آموزان هر دو گروه به عنوان پس آزمون تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نهایی این پژوهش نشان دادند، دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت کرده بودند، در خودتعیینی، ابعاد انتخاب و خودآگاهی نسبت به دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت نکرده بودند، نمره ای بیش تر داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش حل مسئله در خودتعیینی تاثیر مثبت دارد.کلیدواژگان: آموزش حل مسئله، خودتعیینی، انتخاب، خودآگاهی، ناتوانی یادگیری
-
صفحات 162-181مطالعات متعدد نشان داده اند که اجتناب تجربی و انعطاف ناپذیری روان شناختی با گستره ی وسیعی از اختلالات روانی رابطه دارد و بررسی آن به ابزاری معتبر نیاز دارد. این مطالعه به بررسی ساختار عاملی، روایی همگرا و پایایی فرم فارسی پرسشنامه پذیرش و عمل 2 (Acceptance and Action Questionnaire-II (AAQ–II) )در میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته است. شرکت کنندگان پژوهش354 دانشجو (130 پسر، 224 دختر) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه پذیرش و عمل 2 (AAQ–II) ، پرسشنامه سلامت عمومی فرم 12 سوالی (GHQ-12)و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21 سوالی(DASS 21)را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه پذیرش و عمل 2 از پایایی و روایی مناسب جهت ارزیابی اجتناب تجربی/انعطاف ناپذیری روان شناختی دانشجویان برخوردار است. ضریب پایایی آلفای کرونباخ پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش دوم و ضریب پایایی بازآزمون رضایت بخش است و ضرایب روایی همگرای انعطاف پذیری روان شناختی با پرسشنامه سلامت عمومی، افسردگی، اضطراب و استرس معنادار بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد پرسشنامه پذیرش و عمل 2، یک ابزار تک بعدی است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نیز نشان داد که الگوی تک عاملی پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش دوم در جامعه ایرانی برازش خوبی دارد. در نهایت به عنوان یک یافته ی جانبی مشخص شد که بین دختران و پسران در متغیر انعطاف پذیری روان شناختی تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین بر اساس پایایی و روایی به دست آمده می توان از این ابزار برای بررسی انعطاف پذیری روان شناختی و اجتناب تجربی در میان دانشجویان استفاده کرد.کلیدواژگان: انعطاف نا پذیری روان شناختی، اجتناب تجربی، روایی، پایایی، ساختار عاملی